آرشیو از دیدگاه شعرا

کمی بذر گل گندم بکاریم برای کفتران سبز مشهدبنوشیم آب صاف مهربانی شبیه هشتمین شعر ( محمد )اگر چه گنبدش دور است از ما ولی راه نگاهش باز باز استدوای […]

ادامه ...

در سراب آباد دشت التهابدر ستیغ سینه سوز آفتابدر لهیب آتش آلود عطشبا لب خشک و نمک سود عطشدر غریبستان عاشورای عشقدر کنار ساحل دریای عشقتشنگی بود و زلال آب […]

ادامه ...

اگر به خیمه، آید عمویم من دیگر از آب، حرفی نگویم (۲)بابا ز میدان آمد و سقا نیامد (۲) سقایِ طفلان، جان برادر دستت جدا شد، ار کین ز پیکر […]

ادامه ...

دو چشمت شرمگین شد ماه و خورشیدحضوری آتشین شد ماه و خورشیدحسین آمد به بالین برادربه یکدیگر قرین شد ماه و خورشید برگرفته از کتاب غدیر در سیره حضرت ابوالفضل […]

ادامه ...

می آید از بهشت خبرها یکی یکیامشب گشوده شد همه درها یکی یکی وقتی علی دوباره قدم میزند به خاکمبهوت میشوند نظرها یکی یکی بالا بلندی آمده و پیش قامتشخم […]

ادامه ...

مرثیهدر باغ یاسین از ازل من گل یاسمپرورده ی امّ البنین یعنی عباسممن جان نثار مکتبم من اباالفضلمیعنی حسینی مذهبم من اباالفضلمچون ماه نو سر می زنم خیمه به خیمهپروانه […]

ادامه ...

الهی چاره دردم ابوالفضلدوای چهره ی زردم ابوالفضلچهل روزه ندیدم روی ماهتچگونه بی تو برگردم ابوالفضلبرگرفته از کتاب غدیر در سیره حضرت ابوالفضل علیه السلام

ادامه ...

ای که خورشید زند بوسه به خاکت ز ادبز فروغ تو کند جلوه گری ماه به شب[صفحه ۵۵]توئی آن گل که ز پیدایش گلزار وجودبلبلان یکسره خوانند به نام تو […]

ادامه ...

هرکجا صحبت ادب باشدنام اُمّ البنین میان آید امتحان کرده ام و می گویمکه دعایش عجیب می گیرد پس به ام البنین توسل کنهر زمانی گره به کار افتد آن […]

ادامه ...

هر قدم در حرمش به بود از هفت طوافمی زند طعنه رواق تو به صد رتبه به عرشکه منم سایه فکن ، بر سر زوار رضاطور سینای کلیمم که ز […]

ادامه ...