آرشیو از دیدگاه شعرا

مویه گران ،با آه سوزان و ناله دردناک ، در همهمه ای گنگ و نامفهوم با یکدیگر سخن گفتند .ناله زنان ، با دم زدن های آرام خویش ، دلباختگانی […]

ادامه ...

آن کس که در میانۀ محشر امید ماستام البنین مادر سردار کربلا ست او کز غم فراق علمدار در غم استبانی روضه های علمدار کربلاست اینک اگر قلم به ورق […]

ادامه ...

حامی قرآن و دین ، مدد یا ام البنینیاور حبل المتین ، مدد یا ام البنین تجلی یاربی ، به شور و تاب و تبینور دل زینبی ، مدد یا […]

ادامه ...

ماهی که در سپهر فتوّت طلوع کردرسم ادب ز روز ولادت، شروع کرددر آستان عشق و محبّت، خضوع کردپیش حسین از همه بهتر خشوع کردآن گل که در بهار دل […]

ادامه ...

غزل میگفت سقا دست هایشزمین افتاد یکتا دست هایش چگونه نشکند پشت برادر؟؟که تن یک جا و یک جا دست هایش فدای جان پر درد تو زهراکه می گفتی :خدایا؟دست […]

ادامه ...

سِبطُ الشّهیده ای قد خمیدهدر علقمه دست علمدارت جدا شد عباس تو در مکتب قرآن فدا شدیابن الزّهرا … گفتا پریشان بیا حسین جانبر چشم من تیر جفا و فتنه […]

ادامه ...

ادامه ...

ادامه ...

ای به شر افت ز همه برتریوی علمدار و علم پروری نور دو چشم علی مرتضیشیر خدا سرور هر سروری ای به رافت ز همه برتریوی علمدار و علم پروری […]

ادامه ...

برای زائر قبرش ، ضرر گناه ندارددر آستان رضا آن که قرب و جاه نداردبه بارگاه الهی یقین که راه نداردعبادت ثقلین گر کسی به جا آردبدون مهر و ولایش […]

ادامه ...