آرشیو از دیدگاه شعرا

دلبر اهل ولا در عالمیننامش عباس و دلش عشق حسین زاده آزاده اُم البنینثانی حیدر امیرالمؤمنین معدن لطف خدا فضل کرمآنکه باشد غیرت الله حرم رفت اما اذن جنگیدن نداشتلحظه […]

ادامه ...

ای شب، ای شاهد غم، روشنی یار چه شد؟ماهتابِ سحر آسای شب تار چه شد؟ای نسیم سحری آب اجابت نرسیدساقی تشنه لب قافله سالار چه شد؟یوسف گمشده فتخ فراتم چه […]

ادامه ...

پناهگاه همه بی پناه و جا اینجا استمطاف و قبله گه هر شه و گدا اینجا استزهر کجا که شوی رانده و فرومانیبه کرد گار قسم جای اتجا التجا استاگر […]

ادامه ...

زآستان رضا سرخط امان دارمرخ نیاز بر این پاک آستان دارماگر چه کم زغبارم ، به شوق نکهت گلهمیشه جای ، در این طرفه بوستان دارمز تیر حادثه مرغی شکسته […]

ادامه ...

محشر غیرت برپا شد در عالمین ذکر لب اهل دل یا باب الحسین یا باب الحسین یا باب الحسین یا باب الحسین در آسمان پیدا شد مهتاب وفا بوسه زند […]

ادامه ...

این پهلوان با وفا آخر زمین خوردقطعا در آن ثانیه که اکبر زمین خورد من که شنیدم تیر تا بر مشک او خورداز شرم روی مادرِ اصغر زمین خورد هرگز […]

ادامه ...

أتیتُ من مغرب الدنیا خراسانالکی أبثّ الرّضا شوقاً و تَحنانامُسعّرَ الشوق مُلتاع الجوی دَنفاًأُکابد البُعدَ آلاماً و أحزانالاستریح بنجوی أستشفّ بهادفقَ النبوّه أعواماً و أزماناأتیتُ أنفُثُ آهاتی و أنشرهاإلی علیّ […]

ادامه ...

چشم و دست و دل و بازوی علی داری توحیدری یا پسر حیدر کراری تو؟ گرچه ماهند به رخسار، همه هاشمیانقرص ماه همه در قلب شب تاری تو دستگیر همۀ […]

ادامه ...

زهی دمادم به بوی زلفت مذاق من خوش دماغ من ترمرا زمانی مباد بیرون خیالت از دل هوایتاز سرزلال وصلت شراب کوثر حریم کویت فضای جنّتبلای هجرت عذاب دوزخ شب […]

ادامه ...

گلزار زمین خوب تر از خلد برین استهر سو نگرم نور خداوند مبین استدامان زمین سجده گه روح الامین استدر بیت ولایت پسری ماه جبین استاین شمع فروزان حرمخانۀ دین […]

ادامه ...