آرشیو از دیدگاه شعرا

سقایم و آتش غم کرده کبابمخجلت زده از اصغر و اشک ربابم یا سیدی یا سیدی مولا حسین جان ((۲))من باغبان و لاله ها پژمرده باشند من زنده باشم بلبلان […]

ادامه ...

ادامه ...

بعدِ زهرا(س) با امیرالمومنین(ع) همسر شدیکودکان را با نوازش، مادری دیگر شدی با علی(ع) همسفره بودن یک مقام ساده نیستبرکت از نامش گرفتی، خادم الحیدر شدی! داشت دستانِ خدا باب […]

ادامه ...

جانم بفدای تو، ای ماه بنیهاشمقربان وفای تو، ای ماه بنیهاشمای عبد مطیع حق، حق داده تو را رونقاین است جزای تو، ای ماه بنیهاشمتو ساقی عطشانی، سقای یتیمانیرحمت بصفای […]

ادامه ...

ای جبرئیلم تا خدایت پرکشیدیاز مادر چشم انتظارت دل بریدی جز ام لیلا کس نمیفهمد غمم رامن پیر گشتم تا چنین تو قد کشیدی تنها نه دلگرمی مادر بوده ای […]

ادامه ...

شاعر علوی، سید راضی قزوینی از شیفتگان عباس است. او چنین می گوید:اباالفضل یا من اسس الفضل و الاباابی الفضل الا ان یکون له اباتطلبت اسباب العلی فبلغتهاو ما کل […]

ادامه ...

چهار آینه آورده روبروی خودشچهار قبر کشیده است چهار سوی خودش چهار آینه اما مکعّب و خاکیبرای روح پر از حجم و تو به توی خودش نشسته است دوباره به […]

ادامه ...

فروزان مشعل امیّد عباس چراغ مکتب توحید عباس به برج عاشقی ماه دل افروز سپهر عشق را خورشید عباس شب میلاد عباس رشید است به دلها غرق در نور امید […]

ادامه ...

ابوالفضائلای سرو بلند باغ ایمانوی قمری شاخسار احساندستی که ز خویش وانهادیجانی که به راه دوست دادیآن، شاخ درخت با وفایی استوین، میوه ی باغ کبریایی استرفتی که به کشتگان […]

ادامه ...

لیت شعری کم خضت للشعر بحرامنه توّجت مفرق الدهر دُرّاو بشعری لمّا اکتسی الکونُ فخراقیل لی : أنت أشعرُ الناس طُرّافی المعانی و فی الکلام البدیهیمثل ما رقّ فی الزجاج […]

ادامه ...