آرشیو از دیدگاه شعرا

دلم جدا ز خدا بود اگر نبود اباالفضلز راه عشق جدا بود اگر نبود اباالفضل چه بود چاره ی خلقی که مومنند به عشقشچه کس جواب دعا بود اگر نبود […]

ادامه ...

از گلستان ولایت خبر آمد خبرآمدکه شب منتظران را سحر آمد سحر آمد افق فضل و ادب را قمر آمدیم ایثار وفا را گهر آمد گهر آمد شاهکار ازلی را […]

ادامه ...

آن علمدار ار نبد در کارزاربهر آبی از صغیری شرمسارآن علمدار ار دو دستش شد قلمبرگرفته از کتاب چهره درخشان حضرت ابوالفضل نوشته: آقای علی ربانی خلخالی

ادامه ...

سقایم و آتش غم کرده کبابمخجلت زده از اصغر و اشک ربابم یا سیدی یا سیدی مولا حسین جان ((۲))من باغبان و لاله ها پژمرده باشند من زنده باشم بلبلان […]

ادامه ...

نیمه‌جان طفل رباب ، خیمه‌ها در تب و تابساقی تشنه‌لبم ، از خجالت شده آب چاره‌ام کم شده و دست به روی کمرمپیکری از تو نمانده که به خیمه ببرم […]

ادامه ...

یاور و یار حبل المتین سیدتی ام البنینبانوی بیت الولا و دین سیدتی ام البنین هستی تو فدای مکتب* ذکر تو نغمه های یا ربگفتی هستم کنیز زینب یا ام […]

ادامه ...

صحنه را چشم خدا غمزده رؤیت میکرددشت را حال تو صحرای قیامت میکرد ماه ، از بسکه سراپای تو بوسیدن داشتتیر با تیر سر بوسه رقابت میکرد در مصاف تن […]

ادامه ...

عروسِ خانه ی حیدر شد دوباره فاطمه ای دیگربزرگوار و مؤدّب بود شجاع زاده زنِ حیدر به خانه آمد و آهسته نشست بینِ در و دیوارز چشم، خونِ روان می […]

ادامه ...

قهرمان صف شکن، عباس نامآور منمزادهی حیدر منم (۲)اولین ارتشبد فرزند پیغمبر منمزادهی حیدر منم (۲)شب خیام ماه دین را پاسبانی میکنم (جانفشانی میکنم)زادهی حیدر منم (۲)روز در میدان هیجا […]

ادامه ...

درهم است ابروش یا تیغ دو دم برداشتهبس که چشمش وا شده ابروش خم برداشته از عرب چشمان نافذ را به تذهیب مژهاین کمان آرشی را از عجم برداشته این […]

ادامه ...