آرشیو از دیدگاه شعرا

تموم افتخارمه ، که مادر شهیدمگفتند که دستت شد جدا،ولی خودم ندیدم حالا روزها کنار چارتا شکل قبر خاکیمی خونم از غم های تو ، دیگه نمونده باکی با ناله […]

ادامه ...

ادامه ...

ای علمداری که دستت بوسه گاه مرتضاستافضل الاعمال حیدر بوسه بر دست شماست اقتدا بر مرتضی کردند جمع اهل بیتدست تو سرشار از عطر نسیم بوسه هاست بوسه بر دست […]

ادامه ...

برید۱ باد صبا خاطری پریشان داشتمگر حدیثی از آن زلف عنبر افشان داشتنسیم زلف نگار از نسیم باد بهارفتوح روح روان و لطافت جان داشتصبا ز سلسله گیسوی مسلسل بارهزار […]

ادامه ...

یک مشک ، یک غیرت که از آن روبرو آمدطفلی صدا زد بچه ها گویا عمو آمد باید به استقبال آب و آبرویش رفتوقتی عمو از جنگ آب و آبرو […]

ادامه ...

بعدِ زهرا(س) با امیرالمومنین(ع) همسر شدیکودکان را با نوازش، مادری دیگر شدی با علی(ع) همسفره بودن یک مقام ساده نیستبرکت از نامش گرفتی، خادم الحیدر شدی! داشت دستانِ خدا باب […]

ادامه ...

گفتم ام البنین، دلم پا شدگره هایی که داشتم وا شد مادر آب را صدا زدم و خشکسالم شبیه دریا شد سوره ی حمد نذر او کردیمگم شده داشتیم و […]

ادامه ...

ز آستان رضا سر خط امان دارمرخنیاز بر این پاک آستان دارماگر چه کم زغبارم ، به شوق نکهت گلهمیشه جای ، در این طرفه بوستان دارمزتیر حادثه مرغی شکسته […]

ادامه ...

دیده فرو بسته ام از خاکیانتا نگرم جلوه افلاکیانشاید از این پرده ندایی دهندیک نفَسم راه به جایی دهندای که بر این پرده خاطرفریبدوخته ای دیده حسرت نصیبآب بزن چشم […]

ادامه ...

خبر رسیده قافله و چشم های تر داردبرای ام بنین یک نفر … خبر دارد خدا کند که مراعات سن او بشودخبر ، خبر .. همه بر قلب او ضرر […]

ادامه ...