آرشیو دیدگاه های دیگران

دلبر دلربائی اباالفضل ساقی کربلائی اباالفضلیار مشکل گشائی اباالفضل یا اباالفضل اباالفضل اباالفضل ۳**** ماه گردون خجل شد ز رویت شانه زینب کشیده به مویتروز و شب می کنم گفتگویت […]

ادامه ...

ماه آلِ هاشم آمد، همچو خورشید، رخ بپوشیدچون حسین و، همچو حیدر، دست سقا، را بوسید بوسه بر دستان سقا رمز عشق آل طه آمده بر این زیارت علقمه دلخسته […]

ادامه ...

آخر قصه عالم آخر قصه دنیاستتازه اونجا ابتدای نوکری سینه زن هاستمایی که غرق جنونیم جمله در تاب و هراسیماونجا که همه غریبن ما سر از پا نشناسیمما که روزیم […]

ادامه ...

آن کس که در میانۀ محشر امید ماستام البنین مادر سردار کربلا ست او کز غم فراق علمدار در غم استبانی روضه های علمدار کربلاست اینک اگر قلم به ورق […]

ادامه ...

ابن طقطقی در شرح حال «مؤیدالدین محمد بن احمد علقمی» آخرین وزیر دولت عباسی می نویسد:«ابن علقمی از قبیله ی اسد و اصلشان از نیل است. جدش را از این […]

ادامه ...

لقد رحلَ ابنُ موسی بالمعالیو سار بسیرهِ العِلمُ الشریفُو تابعه الهدی و الدّین کُلّاًکما یتتبّع الإلفَ الالیفُفیا وفد الندی عُودوا خِفافَ الحقائبِ لا تلیدُ و لا طریفُو قد کنّا نؤمّل […]

ادامه ...

یا رب منم گرفته در این آستانه جایا مور بر بساط سلیمان نهاده پایا تشنه ای به چشمه حیوان کشیده رختیا مجرمی به روضه رضوان گزیده جاافتد که را قبول […]

ادامه ...

کم أمحلتک – علی رغم – یدُ الغِیَرِفلم تَدَع لک من رسم و من أثرِأراک من عِظم ما تحویهمن کُرَبٍتجوب ففرَ فیافی البِید فی خطرِأحشاک من لوعه الأشجان مضرمهو دمع […]

ادامه ...

از شهیدان کربلا گویندبا لب تشنه، جان نداده کسیهر شهیدی به وقت دادن جانداشت با جام عشق دسترسیلیک سقای تشنگان حسینآن که که بی عشق شه نزد نفسیجام پس زد، […]

ادامه ...

ای که سلطان سلاطینی و کنز فقراییدر جهان از ره الطالف مُعین ضعفاییبهر خلق دو جهان ناصر و هم یار و معینیهادی خلقی و بر راه خدا راه نماییزاده حیدر […]

ادامه ...