آرشیو حوادث، وقایع، هجرت

نیشابور ، آن قدر بزرگ و زیبا بود که اَبَرشهر لقب گرفته بود . مساحتش یک فرسخ در یک فرسخ بود و دارای شهر و کهن دژ و ربض( حومه […]

ادامه ...

سه شنبه ، هشتم رمضان سال دویست و یک هجری ، عید ملی بر پا شد . کوچه ها پلک خود را به روی لشکریان اسب سوار با لباس های […]

ادامه ...

روز دهم ماه محرم ، تلخ ترین ، پرحادثه ترین و غم انگیزترین روز تاریخ است . فاجعه و محنتی نبود مگر آنکه در آن روز بر ریحانه رسول خدا( […]

ادامه ...

ابن علوان می گوید : شبی در خواب دیدم که شخصی می گوید : رسول الله صلّی الله علیه وآله به بصره آمده و در خانه ای وارد شدند؛ در […]

ادامه ...

فرمانده قسمت محافظ شریعه ی فرات با دیدن عباس بن علی فریاد زد: به هوش باشید اگر عباس آب به خیام ببرد و فرزند فاطمه آب بنوشد روزگارتان سیاه می […]

ادامه ...

در سال ۱۷۷ هجری ، یکی از مردان دلیر و گستاخ موصل ، به نام عطّاف بن سلیمان ، چهارهزار نفر از موصلیان را گرد خود آورد و تا آنجا […]

ادامه ...

احتمال دیگر این است که ابتکار از خود مأمون بود و مأمون از اول صمیمیت نداشت و به خاطر یک سیاست ملکداری این موضوع را در نظر گرفت . آن […]

ادامه ...

روز به نیمه و هنگام نماز ظهر فرارسیده بود . مجاهد مؤ من ((ابوثمامه صائدی )) باز ایستاد و به آسمان نگریست ، گویی منتظر عزیزترین خواسته اش ؛ یعنی […]

ادامه ...

در سال ۱۶۰ هجری ، یوسف بن ابراهیم ، معروف به یوسف برم ، در بخارا پرچم مخالفت با مهدی عبّاسی را برافراشت و مردمانی را گرد خود فراهم آورد […]

ادامه ...

آن شب مأمون نخوابید . اندیشید و اندیشید؛ به آوارگان علوی فکر کرد که چگونه درفش انقلاب را بر دوش می کشیدند . تو گویی هر یک ، گدازه های […]

ادامه ...