آرشیو معجزات و کرامات

در کاشان شخصی از معاریف بود که نام او محمدتقی، داماد حاج محمد بود. وی پسری داشت که نامش جواد بود. روزی جواد، که بچه بود، به چاه افتاد. در […]

ادامه ...

۲٫ یکی دو سال به انقلاب مانده بود. در تهران، خیابان غیاثی، شب تاسوعا شخصی پس از دیدن سقاخانهها، به مقام شامخ حضرت ابوالفضل العباس (ع) جسارت میکند. به خانه […]

ادامه ...

حجهالاسلام والمسلمین آقای سید فخرالدین عمادی، از حوزهی علمیهی قم مرقوم داشتهاند:۱۹٫ این جانب سید فخرالدین عمادی زمانی که ضریح حضرت ابوالفضل العباس (ع) را در اصفهان میساختند و مردم […]

ادامه ...

در کتاب داستانهای شگفت چنین نقل شده:جناب مولوی قندهاری نقل کرد: برادرم محمد اسحاق در بچگی مسلول شد و از درمان وی ناامید شدیم.پدرم او را به کربلاء برد و […]

ادامه ...

(آیت الله شیخ محمّد حسن مولوی قند هاری رضوان الله تعالی علیه ) که جدیداً مرحوم شدند. در یکی از مجالسی که در شبهای جمعه دارند فرمود:طلبه ای به نام […]

ادامه ...

جناب سلالۀ السادات، حضرت حجۀالاسلام والمسلمین، آقای حاج سید حسن نقیبی همدانی، صاحب تألیفات کثیره – که هماکنون، در آستانهی مقدسهی کریمهی اهل بیت، حضرت فاطمهی معصومه علیهاالسلام مشغول خدمت […]

ادامه ...

کرامات اولیاء، نتیجه ی تکریم الهی است. تا از سوی خداوند متعال، بر انسانی جامعه ی کرامت پوشانیده نشود، مظهر کرامات نخواهد شد. اولیای خدا در عالم پس از مرگ، […]

ادامه ...

در کتاب «داستانهای شگفت» صفحهی ۲۲۱ آمده است که:جناب مولوی قندهاری نقل کرد که برادرم، محمد اسحق، در بچگی مسلول شد و از درمان ناامید شدیم.پدرم او را به کربلا […]

ادامه ...

جناب حجهالاسلام و المسلمین سلالهالسادات آقای حاج سید حسن نقیبی همدانی صاحب تالیفات کثیره، که هماکنون در آستانهی مقدسهی کریمهی اهل بیت حضرت فاطمهی معصومه (س) مشغول خدمت میباشند، طی […]

ادامه ...

در معالی السبطین [۱۲] می نویسد: مردی از صلحاء و اهل خیر ساکن کربلا بود فرزندی داشت که سخت مریض شد و چون از معالجه اش عاجز ماند متوسل به […]

ادامه ...